throughدیکشنری انگلیسی به فارسیاز طریق، از میان، سرتاسر، از توی، از اغاز تا انتها، تمام، مستقیم، تمام شده، بواسطه، از وسط، بخاطر، در ظرف
thruدیکشنری انگلیسی به فارسیاز طریق، از توی، سرتاسر، از اغاز تا انتها، کاملا، تمام، تمام شده، بواسطه، از میان، از وسط