19 مدخل
calm, couch, lounge, nestle, relax
bask
avail, worth
quilt
relax, rest
هزینه کردن، ارزیدن، قیمت داشتن، ارزش داشتن
دروغ گفتن، در بستر زایمان بودن، ارزیدن
تکرار می شود، دراز کشیدن، گذاردن، ارمیدن، غنودن
هزینه، ارزش، خرج، بها، قدر، ارزیدن، قیمت داشتن، ارزش داشتن