heightدیکشنری انگلیسی به فارسیارتفاع، ارتفاعات، بلندی، آسمان، فراز، رفعت، تکبر، جای مرتفع، در بحبوحه، عرشه، علی
heightensدیکشنری انگلیسی به فارسیبالا می برد، بالا بردن، بلندتر کردن، بلند کردن، شدید کردن، بسط دادن، زیاد کردن