incorporationsدیکشنری انگلیسی به فارسیترکیبات، الحاق، تلفیق، پیوستگی، اتصال، ادخال، اتحاد، یکی سازی ترکیب، یکی شدنی، جا دادن، ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
entryدیکشنری انگلیسی به فارسیورودی، ورود، ثبت، مدخل، دخول، راه، ادخال، راهرودر، ثبت در دفتر، چیز ثبت شده یا وارد شده