261 مدخل
dourness, frown, grimace, scowl, sulk, wince
lowering
frown, knit, lower, scowl, squint, sulk
grimace, pout
browbeat, grouch, lower, pout
مقدس، خدا، تعالی، منزه وپاکدامن، وقف شده
امپراتور مقدس روم
جام مقدس
پنجشنبه ی مقدس
پدر مقدس
مقبره مقدس
اخم، اخم کردن، روی درهم کشیدن
اخم کرد، اخم کردن، روی درهم کشیدن
اخم کردن
اخم کردن، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
اخم کرد