معنی اتراق | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

اتراق کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

laager, pitch, roost

محل اتراق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

roost

اتاق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chamber, cubicle, pad, room

اتاق (کشتی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cabin

اتاق (یک سری)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

suite

جست‌وجوی متن

roomies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتاق خواب

dining-room attendant

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتاق پذیرایی اتاق

clockroom

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتاق خواب

conference room

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتاق کنفرانس

waiting room

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتاق انتظار، اطاق انتظار