snuggerدیکشنری انگلیسی به فارسیترسناک، امن و امان، گرم و نرم، دنج، راحت، اماده و مجهز، راحت واسوده، اسوده
snuggestدیکشنری انگلیسی به فارسیضعیف، امن و امان، گرم و نرم، دنج، راحت، اماده و مجهز، راحت واسوده، اسوده
snugدیکشنری انگلیسی به فارسیمسطح، بطور دنج قرار گرفتن، غنودن، باندازه، امن و امان، گرم و نرم، دنج، راحت، اماده و مجهز، راحت واسوده، اسوده
wellدیکشنری انگلیسی به فارسیخوب، چاه، خیر، چشمه، ابده، دوات، رو آمدن آب و مایع، ببالا فوران کردن، در سطح امدن و جاری شدن، بخوبی، خوش، تماما، بسیار خوب، سالم، راحت، تندرست، تمام و کمال، بدو