sendدیکشنری انگلیسی به فارسیارسال، ارسال داشتن، فرستا دن، روانه کردن، گسیل داشتن، اعزام داشتن، سوق دادن
submissionدیکشنری انگلیسی به فارسیارسال، تسلیم، اطاعت، واگذاری، انقیاد، تفویض، تابع، اظهاراطاعت، سرافکندگی، فرمان برداری