آمیزهدیکشنری فارسی به انگلیسیintermixture, admixture, amalgam, blend, combination, composite, composition, compost, compound , conglomerate, cross, infusion, mélange, mix, mixture, potpourr
appendixesدیکشنری انگلیسی به فارسیپیوست ها، ضمیمه، پیوست، زائده، ذیل، دنباله، اویزه، زائده کوچك، قولون، زائده اپاندیس
appendicesدیکشنری انگلیسی به فارسیضمیمه ها، ضمیمه، پیوست، زائده، ذیل، دنباله، اویزه، زائده کوچك، قولون، زائده اپاندیس