153 مدخل
chanson, sing, song, voice, warble
note
call
alto
a cappella
آواز خواندن، تشکیل دادن، با صدا ادا کردن، سراییدن، تلفظ کردن
آواز می خواند، تشکیل دادن، با صدا ادا کردن، سراییدن، تلفظ کردن
آواز خواندن، سوختن، داغ کردن، بو دادن، بطور سطحی سوختن
آواز خواندن، سوختگی سطحی، سوختن، داغ کردن، بو دادن، بطور سطحی سوختن