معنی آمدن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی دقیق

آمدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

arrival, arrive, come, roll

جست‌وجوی مشابه

آمدن (آزادانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

run

آمدن (با سرعت یا عجله)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

rush

آمدن (به چیزی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

suit

آمدن (به داخل یا خارج)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

walk

آمدن (به سرعت وبی سرو صدا)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slide

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

honkie

دیکشنری انگلیسی به فارسی

honkie

honk

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صدای بوق، صدای خوک یا گراز

honking

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صداقت

honky-tonk

دیکشنری انگلیسی به فارسی

honky-tonk، محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت

honks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صداقت، صدای خوک یا گراز

جست‌وجوی متن

tocome

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آمدن

reamalgamation

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آمدن مجدد

coming together

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آمدن با هم

come to

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آمدن به

coming into court

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آمدن به دادگاه