dredgesدیکشنری انگلیسی به فارسیبیل زدن، ماشین لاروبی، لاروب، الت تنقیه قنات و مانند ان، فشاندن، لاروبی کردن
arbalestsدیکشنری انگلیسی به فارسیمبارزات انتخاباتی، منجنیق، وسیله اندازهگیری ارتفاعات زیاد، الت پرتاب تیر و زوبین و گلوله