معنی آب عنب | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

آب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hydro-, juice, moisture, rinse, water, wet

آب آوردگان

دیکشنری فارسی به انگلیسی

flotsam

آب از دست دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dehydrate

آب از دهان کسی جاری شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

drool

آب از لب و لوچه جاری کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dribble, slobber

جست‌وجوی متن

beblain

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آبنبات

Icterus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آبنبات، زردی، یرقان

lemon drop

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ابنبات لیمویی

hard candy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آبنبات

sugar candy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آبنبات قندی