steelدیکشنری انگلیسی به فارسیفولاد، پولاد، شمشیر، پولادی کردن، اب فولاد دادن، مانند فولاد محکم کردن، محکم، استوار
spitدیکشنری انگلیسی به فارسیتف انداختن، تف، سیخ، بزاق، شمشیر، میله، رطوبت، سیخ کباب، دشنه، اب دهان، خدو، اب دهان پرتاب کردن، به سیخ کشیدن، بسیخ کشیدن، بیرون پراندن