5046 مدخل
dissolve, melt
thaw
escape
water
flood
HUD
جنایت بود
هود، ناوه، سطل ذغالی، ذغالدان، بالا و پایین پریدن
بهتر بود
هود حامل
گرم شدن، اب شدن، گداختن
کمبود آب، پسابش، کم شدن اب بدن، وابشت
ملایم، اب شدن
مصلحت، اب شدن
مایع، اب شدن