120 مدخل
antitoxin
fluid, liquid, rinse
toner
squirt
slop
liquefaction
هیدروستاتیک، علم تعادل ابگونه ها، علم شار وموازنه ابهای ساکن
مایع، ابگونه، سیال، روان، نرم وا بکی، سائل
فشار سنج، فشار سنج ابگونه ومواد منفجره
مایع، ابگونه، سیال، روان، پول شدنی، چیز ابکی، نقد شو، سهل وساده، سائل
اب، مایع، ابگونه، پیشاب، خیساندن، خیس عرق شدن، اب دادن، خیس کردن