معنی آبادی ملا | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

آبادی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

affluence, improvement, prosperity

آبادی میان کویر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

oasis

آباد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

affluent, prosperous

آباد سازی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

reclamation

آباد شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

burgeon

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

hhd

دیکشنری انگلیسی به فارسی

hhd

جست‌وجوی متن

abassi

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آبادی

abidal

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آبادی

South-Central Dravidian

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنوب مرکزی در آبادی

desolating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ویرانگر، ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن

desolated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تخریب شده، ویران کردن، از ابادی انداختن، مخروبه کردن