معنی ,ir | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

ir

دیکشنری انگلیسی به فارسی

و

irreverential

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بی اعتقادی

ironworked

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آهن کار شده

irradicated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ناراحت

Iran-Iraq War

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنگ ایران و عراق

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

هق هق

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sob, whimper

هق هق گریه کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sob, whimper

هق هق گریه کردن (عامیانه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

boohoo

Provisional IRA

دیکشنری انگلیسی به فارسی

IRA موقت

IRS

دیکشنری انگلیسی به فارسی

IRS

جست‌وجوی متن

irretentiveness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

irretentiveness

irrefragably

دیکشنری انگلیسی به فارسی

irrefragably

irreflexive

دیکشنری انگلیسی به فارسی

irreflexive

irreluctant

دیکشنری انگلیسی به فارسی

irreluctant

irrationalise

دیکشنری انگلیسی به فارسی

irrationalist