stoutدیکشنری انگلیسی به فارسیچاق و چله، نوعی ابجو، آبجو استاوت، تنومند، ستبر، ضخیم، نیرومند، محکم، تومند، سخت، شق، قوی بنیه، با اسطقس
shoutدیکشنری انگلیسی به فارسیفریاد، داد، جیغ، فغان، فریاد زدن، جیغ زدن، داد زدن، فریاد کردن، مصوت کردن، خروش برآوردن، خروشیدن
پرزوردیکشنری فارسی به انگلیسیbrawny, forceful, masculine, mighty, robust, rugged, sinewy, stout, strong, virile