sheerدیکشنری انگلیسی به فارسیخالص، صرف، پارچه ظریف، کنار رفتن، برگشتن، انحراف حاصل کردن، کنار زدن، بکلی، بطور عمودی، یک راست، محض، مطلق، راست، پاک، حریری
خط خَمانsheer line, sheer curveواژههای مصوب فرهنگستانخَمانی که اختلاف ارتفاع عرشهها را با عرشۀ آزاد یا سطح آب در طول شناور نشان میدهد
طرح خَمان شناورsheer plan, sheer draughtواژههای مصوب فرهنگستاننقشۀ نشاندهندۀ قسمتهای عمودی و طولی که از خط میانی شناور عبور میکند متـ . طرح خَمان
لَمانsheer 2, natural sheerواژههای مصوب فرهنگستانحالت شناورِ درلنگر هنگامی که براثر جریان باد یا آب، بین شناور و زنجیر آن زاویه ایجاد شود