26 فرهنگ

177 مدخل


interest

ˈint(ə)rist

علاقه، بهره، سود، مصلحت، سهم، دلبستگی، فرع، تنزیل، علاقه و علاقمند کردن، ذینفع کردن، بر سر میل اوردن