اهلاًلغتنامه دهخدااهلاً. [اَ لَن ] (صوت ) در عربی مفعول مطلق است اهلاً و سهلاً. اهلاً و مرحباً، مأخوذ از تازی ؛ خوش آمدید. (ناظم الاطباء). اهلاًبک ، مرحباًبک ؛ خوش آمدی است که ب
اهلاکلغتنامه دهخدااهلاک . [اِ ] (ع مص ) هلاک کردن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). میرانیدن و هلاک کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیست کردن . تبا
آمرانهدیکشنری فارسی به انگلیسیauthoritative, highhanded, imperative, imperial, imperious, imperiously, magisterially, peremptory