gestureدیکشنری انگلیسی به فارسیژست، حرکت، اشاره، رفتار، قیافه، وضع، ادا، اشارات و حرکات در موقع سخن گفتن
ایماgestureواژههای مصوب فرهنگستانحرکت اختیاری بدن که در هر جامعهای معنی خاص خود را دارد و معمولاً در ارتباط زبانی به کار میرود
واپایش ایماییgesture controlواژههای مصوب فرهنگستانبرهمکنشی مبتنی بر ایما و اشاره برای واپایش خدمات که بدون لمس کردن افزاره و مثلاً ازطریق تکان دادن دست یا حرکت دادن انگشت صورت میگیرد