بادهای بالاwinds aloft, upper windsواژههای مصوب فرهنگستانبادی که در ترازهای مختلف جوّ میوزد متـ . بادهای ترازبالا upper-level winds
تختهرسم بادهای بالاwinds aloft ploting boardواژههای مصوب فرهنگستانابزار ترسیمی بهکاررفته در تبدیل دادههای دیدبانی بادهای بالا
دیدبانی بادهای بالاwinds aloft observationواژههای مصوب فرهنگستانسنجش و محاسبۀ سمت و سرعت باد در ترازهای مختلف جوّ در بالای سطح زمین
هشدار دکلman aloftواژههای مصوب فرهنگستانتابلوی که تعمیرکاران رشتۀ برق و الکترونیک بر روی کنسول دستگاه فرستنده یا رادار نصب میکنند و نشانۀ حضور تعمیرکار بر روی دکل و هشداری برای حفظ سلامت او در برابر
بالادیکشنری فارسی به انگلیسیaloft, aweigh, elevated, head, overhead, height, sur-, up , stature, superior, supra-, top, up-, upper, vertex