21 مدخل
شاهد، دیدن، مشاهده کردن
دوست داشتنی
نگاه کردن، دیدن، مشاهده کردن
درخشان، دیدن، مشاهده کردن
سرماخوردگی
قابل احترام
behold
behold, now
behold, perceive, see, sight, watch
behold, note, notice, observe, remark, watch