scuttleدیکشنری انگلیسی به فارسیاسکاتلند، عقب نشینی، سطل ذغال، جا ذغالی، کج بیل، گام تند، گریز، روزنه، دریچه، عقب نشینی کردن، بسرعت دویدن، در رفتن
حُبلهside scuttle, porthole, hublotواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از دریچههایی عموماً مدور در اطراف ساختمان شناور که برای نورگیری و تهویه تعبیه میشود
زهکش باروfreeing port, freeing scuttle, wash port, bulwark port, clearing portواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از شیارها و شکافهای تعبیهشده در باروهای شناور برای خروج سریع آب دریا یا بارش موجود بر روی عرشه