ترجمه مقاله

گنج

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
در پهلوی باستان، به معنا و تونمای اندوخته، یا ذخیره و گردآوری شده از هر چیز که دارای ارزش و سزاوار ذخیره کردن باشد، مانند گنچ فلزات گرانبها. از اینجاست که در تالش، جمهوری آذربایجان، و حتی در ترکیه جوان را گنچ می گویند.
0
ناشناس:
gonj زنبور
0
ناشناس:
گنجایش

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله