ترجمه مقاله

خنج

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
(جنوب پارس) (به کسر خ، سکون نون و جیم) چنگال جانوران، پنجه؛ پنجه کشیدن به خصوص با ناخن تیز.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله