ترجمه مقاله

آلامون

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
(واژگان ساختۀ کاربران) (Alamon) الکترون. جزء نخست به چم (معنی) شرارۀ آتش، مه نورانى و درخشنده است. از این ریشه داریم:الو یا لهیب، و آلاو یا زبانۀ آتش. جزء دوم به چم «ماهیت، چگونگى» است. ستاک آن چنین است:مودن، مود، مون/مونش. از این رو چم بنیادین این واژه همانا آن چیزى است که ماهیت و چگونىِ درخشندگى دارد. که درست همان چم و کاربرد الکترون است. واژه هاى دیگر از این دست: آلامونیک:الکترونیک؛ آلامونیکى:الکترونیکى؛ آلامونش:Electronical؛ آلامونیکایى:Electronically؛ آلاموتش:Electrotechnic. || بتامون:Proton؛ جزء نخست به چم «مثبت، قطعى» است. پس چم آن مى شود «آن چه ماهیت یا بارِ مثبت دارد» یا همان proton. || نتامون:Neutron؛ جزء نخست به چم «منفى، خنثى» است. پس معنی آن مى شود «آن چه ماهیت خنثى یا بار منفى دارد».

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله