ترجمه مقاله

کامل

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: کمیت تکمیل، درست، تام، تمام، پایان‌یافته، به‌تمام‌معنا، یکجا، تمام‌عیار، کامل (دارای کمال) مفصّل، مشروح، باذکر جزئیات، طویل [کلام] به‌سزا، صحیح، قرص، بی‌عیب، دست‌نخورده به‌اندازه، کافی لبریز، پر▼ دارا، شامل دریک‌نوبت، یک‌سره، یک‌بند، یک‌تکه، یکپارچه، همه‌جانبه، سراسری، جامع، فراگیر آماده مکمّل، کامل‌کننده، تکمیلی، اضافی، متمَم بالابلند تمام-، (∊تمام‌قد) تاآخرینحدّ، فول، منتهای ◄ کاملاً▼ گرانبار مطلق، محض، ساده، خالص مفرط ◄فاحش ریشه‌ای، اساسی، بنیادی حسابی
ترجمه مقاله