کاملاً
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: کمیت
، تماماً، بهکلی، کلاً، یکسر، یکسره، سربهسر، دریکنوبت، تماموکمال، تاماً، مطلقاً (مطلقا)
پاک، سیر، بیکموکاست، بیکموزیاد
سراسر، سرتاسر، یکبند، سراپا، ازاول تاآخر، ازسرتاته، از بای بسمالله تا تای تمت
تاآخرین حدّ، منتهایِ، بهحد اعلا، بهحد کمال، تمام و کمال، بینهایت
خیلی
مفصلاً، حسابی، بهطور کامل