ورطه
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
ه، مهلکه، مغاک، گیر، مشکل، مخمصه، مخاطره، خطر
بلا، بلایای طبیعی، آیات آسمانی، مایۀ هلاک
پرتگاه، گودال، مغاک، چاه، چاله، مانع، میدان مین، دام، تَله، مایۀ خطر، کمینگاه
وضعیت پیشبینی نشده، غیرمنتظره، عدم انتظار
ریگ روان، لجه، لجنزار، مرداب، باتلاق
شکاف، ورطه، پرتگاه، بلندی
جریان تند، جریان، غرقاب، گرداب، چرخشآبوهوا، گردباد، طوفان، باد
کوره
موادمنفجره
مرض
عامل مرگومیر