نیست شدن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: وجود
، برافتادن، ازمیانرفتن، ازبین رفتن، هلاک شدن، هیچ شدن، ساقط شدن
فوت کردن، بهرحمت ایزدی پیوستن، مردن
جان ازدست دادن، تلف شدن
بهنتیجهنرسیدن، بیهوده بودن، نتیجه ندادن، ناموفق بودن، موفق نشدن
بهفراموشی سپرده شدن، افسانه شدن، فراموششدن
رفتن، آب شدن و بهزمینفرورفتن، ناپدید شدن
دود شدن، بخارشدن، تبخیرکردن
آب شدن، حل شدن، مایع شدن
منسوخ شدن، باطل شدن