ترجمه مقاله

منظم

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نظم منظم، طبق مقررات، مرتب، باقاعده، هماهنگ مقرر، قانونی، بانسق، بانظم منتظم، منضبط، مطیع قانونمند، سیستماتیک، تحتکنترل، مضبوط آراسته، مرتب اتوکرده، چین نخورده، صاف ارگانیک مترتب، موعود الفبایی، به‌ترتیبالفبا ساکت، آرام، بی‌تحرک
ترجمه مقاله