ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

مشغولکار

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عمل داوطلبانه عامل، فاعل، کننده، اجرایی، اجراکننده، ایفاگر، کارکن، فعال، درحال کار، شاغل، کارآ، پرکار، فعال، دارای فعالیت غیرخراب، اشغال اجرائیه به‌کارگرفته‌شده، استخدام‌شده کنا دایر، مفتوح، باز، جاری
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ