ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

مجاور بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: بُعد مجاور بودن، کنار هم بودن، نزدیکبودن، پشت‌سرهم بودن وجوه مشترکداشتن، نیمه‌نیمه روی هم افتادن، روی‌هم افتادن، همنهشت بودن لمس کردن درجوار حضرتش بودن، نزدیک شدن، متقارب شدن
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ