متروک(رهاشده)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی روک(رهاشده)، رهاشده، دورانداخته، بایر، لمیزرع، بیصاحب، برکنار (ترکشده) رانده، مردود، مطرود، منفور، ازطبقۀ پست یتیم، بیسرپرست، بدون قیم، سرراهی، بیپدرومادر، ول ویران، خراب