ترجمه مقاله

فتنه‌جو

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: ارادۀ اجتماعی عام ن، آشوب‌طلب، آشوبگر▲، فتنه‌گر، شورشی، آتش‌بیار، ناراحت، ماجراجو، اخلالگر، مخل، اخلال‌کننده، قانون‌شکن، مقاوم دوبه‌همزن
ترجمه مقاله