ترجمه مقاله

عضو حزب

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) حزب، سیاستمدار، سیاست‌گذار رئیس حزب، عضو پولیتبورو، مسئول حزبی پیشوا، رهبر مقامات، مسئول هوادار، طرفدار، مرید، وابسته، هواخواه، عضو، عضو متعصب، جانبدار حزب‌اللهی
ترجمه مقاله