طولانی شدن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: زمان
طولانی شدن، دوام داشتن، پاییدن، پا[ی] گرفتن، ثبات داشتن
زیادی طولکشیدن، بهدرازا کشیدن، کش داشتن، فرسودن، کشدارشدن، بالا کشیدن
ایستادگی کردن، دوام آوردن، طاقت آوردن، تابآوردن، تحمل کردن، ساختن، صبور بودن ◄ آرام ماندن