ترجمه مقاله

خطا کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: نتیجۀ استدلال کردن، اشتباه کردن، دچاراشتباه شدن، درست نفهمیدن، بد تعبیرکردن، بد فهمیدن، امر به(بر) کسی مشتبه شدن، اشتباه فهمیدن، نفهمیدن دچار خطا و اشتباه شدن، منحرف شدن، لغزیدن ◄بی‌تقوا بودن، گناهکار بودن، بدعت کردن، منحرف شدن اشتباه درآمدن، اشتباه شدن
ترجمه مقاله