توانایی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: علیت
ی، قابلیت، پتانسیل، حساسیت، استعداد
عُرضه، یارا، بخار، مایه، مدیریت، نا، رمق، بُنیه، توان▲
نیروی بالقوه، امکان
صلاحیت، کارآیی، ید بیضا، ید طولا، مهارت
لیاقت، کفایت، ذوق
تطابق، سازگاری
توان، بُرد، دامنه
تفویض اختیار، اجازه
تاب، تحمل
قدرت سیاسی، اقتدار