ترجمه مقاله

تجزیه‌شده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: کمیت تجزیه‌شده، متلاشی، پاشیده، تخمیرشده خمیرشده، له، خمیری بریده، منقطع پوسیده، مرده، فاسد، کثیف
ترجمه مقاله