تأییدشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص یدشده، مصوب قابلقبول، بهجا، وارد، مسموع، معقول، موجه◄ منطقی، باورکردنی، تأییدکننده