ترجمه مقاله

انتخابکردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام ابکردن، گزیدن، برگزیدن، اختیار کردن، ترجیح دادن، گرایش داشتن، تشخیص دادن، تمیز دادن، مشکل‌پسند بودن نامزد کردن، عقد کردن، پسند کردن، پسندیدن صلاح دانستن، خوش داشتن، اراده کردن منصوب کردن، گماشتن
ترجمه مقاله