اقتدار
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: ارادۀ اجتماعی عام
قتدار، قدرت سیاسی، فره، قدرت قانونی، اتوریته، ولایت
رهبری، هژمونی، مدیریت، حاکمیت، حکمرانی▼
سلطنت، پادشاهی، امپراطوری، فرۀ ایزدی، ظل خدا
حقحاکمیت ملی، تمامیت ارضی
هیبت، شکوه، احتشام، ابهت، جلال، تجمل، شوکت، جبروت، حشمت، سطوت، مهابت، اعتبار، حیطۀ اقتدار اجرایی ◄ منصب▼، حیطۀ اقتدار جغرافیایی ◄ سازمان سیاسی▼
عظمت ◄ بزرگی
دولت▼، قوای سهگانه: مجریه، قوۀ مجریه، رژیم، دستگاه، طبقۀ حاکمه، دولتمردان، ارباب
ماکیاولیسم، مطلقگرایی
قوۀ قضائیه، دادگستری، مجری قانون
قوۀ مقننه، شورا
هرم قدرت، سازمان