استفادهکردن
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
ستفادهکردن، بهکار بردن، استعمال کردن، مصرف کردن، بهکارگرفتن چیزی، آزمودن
ورزش دادن
استثمار کردن
اشغال کردن
صرف کردن، خوردن
یاری خواستن، پناه بردن، متوسل شدن ◄ دراختیار گرفتن▼
کشیدن، نشئه شدن
دارو خوردن، تزریق کردن
فایده بردن، سود کردن، سود بردن
استخدام کردن، گماشتن
برخوردار بودن، لذت بردن، متنفع شدن، دراختیار داشتن▼