ترجمه مقاله

پر کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آکندن، انباشتن، مشحون کردن، ممتلی کردن، مملو کردن
۲. اشغال کردن، مشغول کردن ≠ تخلیه، خالی کردن
ترجمه مقاله