تمهید
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. آمادگی، آمادهسازی، تدارک، تدبیر، تهیه، چاره، زمینهسازی، مقدمهچینی
۲. آماده کردن، آراستن، فراهم کردن
۳. زمینهسازی کرن، مقدمه چیدن
۴. گسترانیدن، هموار کردن، پهن کردن
۲. آماده کردن، آراستن، فراهم کردن
۳. زمینهسازی کرن، مقدمه چیدن
۴. گسترانیدن، هموار کردن، پهن کردن