ترجمه مقاله

فنطاس

فرهنگ فارسی معین

(فِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - حوضچه ای در کشتی که زهاب آب های کشتی در آن جمع گردد. 2 - بشکه ای در کشتی که در آن آب شیرین ریزند. 3 - کاسه ای که بدان آب شیرین تقسیم کنند؛ ج . فناطیس .
ترجمه مقاله